دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۲۲۴۵۰
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۳

به گزارش آوای خزر، به نقل از روزنامه جام‌جم، شمع نیمه‌سوخته و گل‌های پژمرده دور قاب عکس سعید گوشه خانه پدرش در طالقان تنها یادگاری است که از او باقی مانده است.

هنوز بنرهای تسلیت را از دیوار پایین نیاورده‌اند و رومیزی‌های ساتن مشکی را جمع نکرده‌اند. خانواده سعید ۲۸ ساله به‌تازگی در غم از دست ‌دادن او سیاهپوش شده‌اند و مرگش را باور ندارند. «پسرم تازه‌داماد بود. آن عکسی که گوشه خانه گذاشتیم، قاب عکس دامادی اوست.» پدر سعید این را می‌گوید و آهی غلیظ بر سینه‌اش می‌نشیند و بغض گلویش را می‌گیرد. بعد انگار سر می‌خورد در شب حادثه و در اتفاق تلخی که در چند ثانیه رخ داد و زندگی او و خانواده‌اش را زیرورو کرد و داغ جگرسوزی بر دلشان نشاند. همان اتفاقی که هر چند پدر سعید آن را ندیده اما بارها آن را در ذهن خود تجسم کرده است.

آن شب وقتی سعید مشغول نظافت پمپ بنزینی در نزدیکی یک شهرک مسکونی در شهر طالقان بود یکدفعه غیبش زد و دوستان او دقایقی بعد در تاریکی شب همه‌جا را دنبال او گشتند اما انگار سعید آب شده و در زمین فرورفته بود.

یکدفعه صدای ناله خفیفی از بین دو ماشین سنگین که پشت جایگاه پارک شده بود به گوش رسید و دوستان سعید متوجه شدند سعید جایی بین آن دو ماشین در چاه فاضلابی افتاده بود که درپوش نداشت.

پدر سعید گفت: «پسرم کارمند شهرداری بود، اما دخل و خرجش با هم جور درنمی‌آمد و برای همین شب‌ها به عنوان شغل دوم در پمپ ‌بنزین کار می‌کرد. کار سعید در پمپ ‌بنزین نظافت بود و شب حادثه سعید بعد از تمام ‌شدن کارش و جمع ‌کردن زباله‌ها، رفته بوده که کیسه زباله‌ها را در سطلی که پشت جایگاه سوخت بود، بیندازد.»

پشت جایگاه سوخت محلی بیابان مانند است که به کوه‌های اطراف طالقان نزدیک است. در آن منطقه چراغ نصب نشده و شب‌ها تاریک است. سعید برای انداختن زباله‌ها به سمت کوه‌ها رفته بود، ولی موقع برگشت به جایگاه یکباره در چاه سقوط می‌کند. «موقع برگشت یکدفعه پسرم در چاه بی‌درپوش فاضلاب که پشت جایگاه سوخت بین دو ماشین سنگین بود، می‌افتد. لابد سعید چاه را ندیده بود و پایش سر خورده و در آن افتاده بود. بعد هم به خاطر گازی که در آنجا جمع‌شده بود پسرم دچار گازگرفتگی می‌شود و قبل از رسیدن نیروهای امدادی بر اثر خفگی جانش را از دست می‌دهد.»

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها